در زمان وصل بودن درگاه بانکی بهتر است حسابتان را شارژ کنید چون این روزها زیاد درگاه بانکی قطع میشود
با اعتبار حسابتان در هر زمانی میتوانید بدون اتصال به درگاه بانک خریدتان را انجام دهید
در زمان وصل بودن درگاه بانکی بهتر است حسابتان را شارژ کنید چون این روزها زیاد درگاه بانکی قطع میشود
با اعتبار حسابتان در هر زمانی میتوانید بدون اتصال به درگاه بانک خریدتان را انجام دهید
نت پیانو دیار آرزو پروانه
نت پیانو دیار آرزو پروانه
تنظیم کننده : ترنم عزتی
آهنگساز : محمد حیدری
نکته : جهت سادگی هرچه بیشتر در اجرا متن آهنگ زیر نت های پیانو نوشته شده است نسخه های دیگر نت دیار آرزو پروانه برای ساز های دیگر را می توانید از طریق لینک های زیر دریافت کنید
متن آهنگ دیار آرزو
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم
با هرکه آشنا شدم
اولش از وفا می گفت
برام چه قصه ها می گفت
هرجا که سایه بونی بود
بر سرم آوار می شد
زندگی تکرار می شد
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم
کلمات کلیدی :نت پیانو دیار آرزو پروانه ، نت آهنگ دیار آرزو پروانه برای پیانو ، خرید نت دیار آرزو پروانه با پیانو ،نت موسیقی آهنگ دیار آرزو پروانه ، سایت خرید نت های پیانو
متن آهنگ دیار آرزو
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم
با هرکه آشنا شدم
اولش از وفا می گفت
برام چه قصه ها می گفت
هرجا که سایه بونی بود
بر سرم آوار می شد
زندگی تکرار می شد
شب بود و مهتاب نبود خواب نبود خواب نبود
دل دیگه بی تاب نبود تاب نبود تاب نبود
هیچکس برام یار نبود یار نبود یار نبود
دل بود و دلدار نبود یار نبود یار نبود
بس که بلا کشیده ام
زخم زبون شنیده ام
رو به دشمن کرده از دوست بریدم
یار برام یار نبود
غم بود و غمخوار نبود
من به دیار آرزو دیر رسیدم