در زمان وصل بودن درگاه بانکی بهتر است حسابتان را شارژ کنید چون این روزها زیاد درگاه بانکی قطع میشود
با اعتبار حسابتان در هر زمانی میتوانید بدون اتصال به درگاه بانک خریدتان را انجام دهید
در زمان وصل بودن درگاه بانکی بهتر است حسابتان را شارژ کنید چون این روزها زیاد درگاه بانکی قطع میشود
با اعتبار حسابتان در هر زمانی میتوانید بدون اتصال به درگاه بانک خریدتان را انجام دهید
نت سه تار دل من محسن چاوشی
نت سه تار دل من محسن چاوشی
تنظیم کننده : ترنم عزتی
آهنگساز : محسن چاوشی
نکته : جهت سادگی هرچه بیشتر در اجرا متن آهنگ زیر نت های سه تار نوشته شده است نسخه های دیگر نت دل من محسن چاوشی برای ساز های دیگر را می توانید از طریق لینک های زیر دریافت کنید
متن آهنگ دل من
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من
قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من
واله و شیدا دل من بی سر و بی پا دل من وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من
مرده و زنده دل من گریه و خنده دل من خواجه و بنده دل من از تو چو دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من جور مکن که بشنود شاد شود حسود من
بیش مکن تو دود را شاد مکن حسود را وه که چه شاد میشود از تلف وجود من
تلخ مکن امید من ای شکر سپید من تا ندرم ز دست تو پیرهن کبود من
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
کلمات کلیدی :نت سه تار دل من محسن چاوشی ، نت آهنگ دل من محسن چاوشی برای سه تار ، خرید نت دل من محسن چاوشی با سه تار ،نت موسیقی آهنگ دل من محسن چاوشی ، سایت خرید نت های سه تار
متن آهنگ دل من
قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من
قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من
واله و شیدا دل من بی سر و بی پا دل من وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من
مرده و زنده دل من گریه و خنده دل من خواجه و بنده دل من از تو چو دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من جور مکن که بشنود شاد شود حسود من
بیش مکن تو دود را شاد مکن حسود را وه که چه شاد میشود از تلف وجود من
تلخ مکن امید من ای شکر سپید من تا ندرم ز دست تو پیرهن کبود من
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من
بی خود و مجنون دل من خانه ی پرخون دل من ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من
سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من